کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تذوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تذوق
لغتنامه دهخدا
تذوق . [ ت َ ذَوْ وُ ] (ع مص ) چشیدن . (زوزنی ). پاره پاره چشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد): تذوقت طعم فراقه . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
متذوق
لغتنامه دهخدا
متذوق . [ م ُ ت َذَوْ وِ ] (ع ص ) پاره پاره چشنده چیزی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که کم کم می چشد چیزی را. (ناظم الاطباء). و رجوع به تذوق شود.
-
تمطق
لغتنامه دهخدا
تمطق . [ ت َ م َطْ طُ ] (ع مص ) چشیدن اندک اندک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تذوق . (اقرب الموارد). || به کام و زبان آواز برآوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زفان فازدن از خوشی طعام . (تاج المصادر بیهق...
-
متلمظ
لغتنامه دهخدا
متلمظ. [ م ُت َ ل َم ْ م ِ ] (ع ص ) آن که زبان گرداگرد دهان برآوردبعد از طعام . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). تذوق . (ازاقرب الموارد). کسی که پس از غذا خوردن زبان را گرداگرد دهان میگرداند تا باقی مانده ٔ غذا را برداشته دهان را پاک کند. (ناظم الاطباء)...
-
تلمظ
لغتنامه دهخدا
تلمظ. [ ت َ ل َم ْ م ُ ] (ع مص ) زبان گرددهان برآوردن بعد از طعام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از زوزنی ) (ناظم الاطباء). زبان گرد دهان گردانیدن بدنبال باقیمانده ٔ خوراک که در دهان مانده است . (از اقرب الموارد). || تلمج . (تاج المصادر بیهقی ). لب لیس...