کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدلیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تدلیه
لغتنامه دهخدا
تدلیه . [ ت َ ] (ع مص ) ربودن عشق دل کسی را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ازناظم الاطباء) در حیرت و دل ربودگی افکندن عشق کسی را. (اقرب الموارد) (المنجد) (متن اللغه ) : اسفی علی اسفی الّذی دلهتنی عن علمه فیه علی خفاء. متنبی (از اقرب الموارد).|| در...
-
واژههای مشابه
-
تدلیة
لغتنامه دهخدا
تدلیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) کسی را در کاری افکندن به حیلتی . (تاج المصادر بیهقی ). کسی را بحیلت در کاری افکندن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). انداختن یا نزدیک کردن کسی را بغرور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) : فدلیهما بغ...
-
جستوجو در متن
-
تغضیف
لغتنامه دهخدا
تغضیف . [ ت َ ] (ع مص ) ربودن عشق خرد را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تَدلیَة. (اقرب الموارد).
-
ربودن
لغتنامه دهخدا
ربودن . [ رُ دَ ] (مص ) به تردستی و چابکی و حیله از کسی چیزی را گرفتن . (ناظم الاطباء). به زور و سرعت چیزی را از شخصی بردن . (آنندراج ) (کشف اللغات ) (سروری ). بزور چیزی رااز شخصی بردن . (غیاث اللغات ) (کشف اللغات ) (فرهنگ سروری ). ابزاز. (دهار). اخت...