کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدعکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تدعکس
لغتنامه دهخدا
تدعکس . [ ت َ دَ ک ُ ] (ع مص ) دستبند بازیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بازی دعکسة کردن و آن بازی مجوسان است . (از اقرب الموارد). ببازی دستبند بازیدن یعنی دست یکدیگر را گرفته رقص کردن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
متدعکس
لغتنامه دهخدا
متدعکس . [ م ُ ت َ دَ ک ِ ](ع ص ) دست بند بازنده . (آنندراج ). پیشوای رقص دست بند که به تازی دعکسة گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تدعکس شود.