کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدریس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تدریس
/tadris/
معنی
درس دادن؛ درس گفتن.
فرهنگ فارسی عمید
فعل
بن گذشته: تدریس کرد
بن حال: تدریس کن
دیکشنری
instruction, teaching
-
جستوجوی دقیق
-
تدریس
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) درس دادن .
-
تدریس
لغتنامه دهخدا
تدریس . [ ت َ ] (ع مص ) سبق گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سبق دادن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). درس دادن کتاب . (از اقرب الموارد) (از المنجد). تعلیم و گفتن درس و سَبَق . (ناظم الاطباء) : و با بوصادق در نشابور گفته که مدرسه ای خواهد کرد سخت به...
-
تدریس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tadris درس دادن؛ درس گفتن.
-
تدریس
دیکشنری فارسی به عربی
تعليم
-
واژههای مشابه
-
تدریس کردن
لغتنامه دهخدا
تدریس کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تعلیم دادن . درس دادن : فلان در دانشگاه تدریس میکند.
-
حق تدریس
دیکشنری فارسی به عربی
تعليم
-
تدریس کننده
دیکشنری فارسی به عربی
محاضر
-
تدریس درمدرسه
دیکشنری فارسی به عربی
مدرسة
-
تدریس کردن
دیکشنری فارسی به عربی
درس , صرح
-
معلمی یا تدریس کردن
دیکشنری فارسی به عربی
علم
-
مکتب و روش تدریس افلا طونی
دیکشنری فارسی به عربی
اکاديمية
-
نام باغی در نزدیکی اتن که افلا طون در ان تدریس میکرده است()
دیکشنری فارسی به عربی
اکاديمية
-
جستوجو در متن
-
tuition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهریه، تدریس، تعلیم، حق تدریس، اموزانه