کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدریجاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تدریجاً
لغتنامه دهخدا
تدریجاً. [ ت َ جَن ْ ] (ع ق ) متدرجاً و بطور تدریج و آهستگی .(ناظم الاطباء). به تدریج . خردخرد. کم کم . رفته رفته .
-
واژههای مشابه
-
تدریجا
فرهنگ واژههای سره
کم کم
-
واژههای همآوا
-
تدریجا
فرهنگ واژههای سره
کم کم
-
جستوجو در متن
-
رفتهرفته
واژگان مترادف و متضاد
بتدریج، تدریجاً، کمکم، یواشیواش
-
آرامآرام
واژگان مترادف و متضاد
آهستهآهسته، باطمانینه، بتدریج، تدریجاً، شمردهشمرده، کمکم، یواشیواش
-
gradated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درجه بندی شده، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
taper off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنجکاوی، کم کم باریک شدن، تدریجا متوقف شدن
-
gradate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزیابی، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
gradating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزیابی، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
gradates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درجه بندی می کند، بتدریج بارنگ دیگرامیختن، درجه بندی کردن، تدریجا عمل کردن یا شدن
-
wear off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، پاک شدن، تدریجا تحلیل رفتن، سابیدن، فرسوده و از بین رفته شدن
-
جسته جسته
فرهنگ فارسی معین
(جَ تِ. جَ تِ) (ق .) اندک اندک ، تدریجاً.