کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدجج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تدجج
لغتنامه دهخدا
تدجج . [ ت َ دَج ْ ج ُ] (ع مص ) درپوشیدن تمام سلاح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از المنجد) (از اقرب الموارد). || ابرناک گردیدن آسمان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
متدجج
لغتنامه دهخدا
متدجج . [ م ُ ت َ دَج ْ ج ِ ] (ع ص ) درپوشنده ٔ تمام سلاح . (آنندراج ). درپوشنده ٔ همه ٔ سلاح . (ناظم الاطباء). و رجوع به تدجج شود.
-
درپوشیدن
لغتنامه دهخدا
درپوشیدن . [دَ دَ ] (مص مرکب ) پوشیدن . در بر کردن . بتن کردن . اکتساء. (المصادر زوزنی ). لُبس : دروقت بیامدم و جامه درپوشیدم و خری زین کرده بودند برنشستم و براندم . (تاریخ بیهقی ). همگان سلاح درپوشیدند برآسوده نشستند و توکل بر خدای عزوجل کردند. (فار...