کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدامل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تدامل
لغتنامه دهخدا
تدامل . [ ت َ م ُ ] (ع مص ) با همدیگر صلح نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تصالح قوم . (اقرب الموارد) (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
متدامل
لغتنامه دهخدا
متدامل . [ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ) همدیگر صلاح نماینده . (آنندراج ). با یکدیگرآشتی کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تدامل شود.