کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدارک اندیشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تدارک اندیشیدن
مترادف و متضاد
پیشبینی کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تدارک اندیشیدن
واژگان مترادف و متضاد
پیشبینی کردن
-
واژههای مشابه
-
تِدارُک
لهجه و گویش بختیاری
tedârok تدارک، تهیه مقدمات کار.
-
supply point
نقطۀ تدارک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محلی موقت و سیار که در آن تدارکات و تجهیزات خدماتی و جز آن نگهداری میشود
-
تدارک دیدن
واژگان مترادف و متضاد
آماده کردن، مهیا کردن، تامین کردن، تمهید کردن، تهیه کردن، فراهم ساختن، تهیه دیدن، فراهم آوردن، مهیا ساختن
-
ship chandler
تدارکگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بازرگانی که کلیۀ مایحتاج کشتی را فراهم میکند
-
level of supply
سطح تدارک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مقدار تدارکات یا افزارگانی که برای تأمین نیازهای آینده، بنا بر دستور، پیشبینی و نگهداری میشود
-
تدارک دیدن
دیکشنری فارسی به عربی
تجهيز , زود
-
تهیه و تدارک
فرهنگ واژههای سره
فراه مآور
-
caterer
تدارکگر پذیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخص یا شرکتی که سازماندهی و تدارک غذا و نوشیدنی را برای مجالس یا مهمانیها یا مناسبتهای مشابه بر عهده دارد
-
جستوجو در متن
-
بسیجیدن
لغتنامه دهخدا
بسیجیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) بسیچیدن . پسیچیدن . کارها را آراسته و مهیاو آماده کردن . (برهان ). کارسازی کردن و استعداد نمودن . (برهان : بسیجد) (از ناظم الاطباء). ساختن کاری باشد. (لغت فرس اسدی ) (از آنندراج ). بسغدن . (صحاح الفرس ). تهیه و کارسازی کردن...
-
ساختن
لغتنامه دهخدا
ساختن . [ ت َ ] (مص ) بناء. بناکردن . عمارت . عمارت کردن .برآوردن . پی افکندن . بن افکندن . بنیان : دور ماند از سرای خویش و تبارنسری ساخت بر سر کهسار. رودکی .ساختن سیاوش گنگ دژ را. (ازعناوین شاهنامه ).به ایران پدر را بینداختی بتوران همی شارسان ساختی ...