کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخمط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخمط
لغتنامه دهخدا
تخمط. [ ت َ خ َم ْ م ُ ] (ع مص ) بانگ کردن اشتر. (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن فحل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || آشوب کردن دریا. (تاج المصادر بیهقی ). موج زدن دریا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (...
-
واژههای همآوا
-
تخمة
لغتنامه دهخدا
تخمة. [ ت ُ خ َ م َ / ت ُ م َ ] (ع اِ) ناگوارد. (دهار) (منتهی الارب )(زمخشری ). ناگوار. (صحاح الفرس ) (ربنجنی ) (زمخشری ).ناگواره . (زمخشری ). در عربی بمعنی بدهضمی طعام که از ابتلای معده پیدا شود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ناگواری و ناگوار شدن طعام ...
-
طخمة
لغتنامه دهخدا
طخمة. [ طَ م َ ] (ع اِ) گله ٔ بزان . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
طخمة
لغتنامه دهخدا
طخمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) نام والد حوشب تابعی . (منتهی الارب ).
-
طخمة
لغتنامه دهخدا
طخمة. [ طُ م َ ] (ع اِ) سیاهی نوک بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
متخمط
لغتنامه دهخدا
متخمط. [ م ُ ت َ خ َم ْ م ِ ] (ع ص ) قهار بسیارغلبه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). قهار. (ناظم الاطباء). || توانای زبردست و غالب . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || سخت خشم که او را آواز باشد از شدت خشم وی . (منتهی الارب ) (از اقر...
-
موج زدن
لغتنامه دهخدا
موج زدن . [ م َ / م ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) تموج . پدید آمدن خیزاب بر دریا. تلاطم . پیدا آمدن کوهه ٔ آب دریا. (از یادداشت مؤلف ). مور. (منتهی الارب ). متموج شدن ؛ برآمدگی های پیاپی در سطح آب دریا یابرکه و غیره بر اثر وزش باد پیدا آمدن : بدانست کو موج خ...
-
بانگ کردن
لغتنامه دهخدا
بانگ کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آواز کردن . (ناظم الاطباء). فریاد کردن . بانگ برآوردن . صخب . اصلاق . اعجاج . عجیج . عج . صیحان . صیاح . صدید. صرخ . صراخ . هبیب . عزیف . زجل . قلقلة.کشکشة. سلق . (منتهی الارب ). هتف . (تاج المصادر بیهقی ). انتجاج . ...