کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخلیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تخلیق
/taxliq/
معنی
بوی خوش مالیدن؛ خوشبو ساختن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخلیق
فرهنگ فارسی معین
(تَ لِ) [ ع . ] (مص م .) خوشبوی ساختن .
-
تخلیق
لغتنامه دهخدا
تخلیق . [ ت َ ](ع مص ) به خَلوق اندودن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). طلا کردن کسی را به بوی خوش و زعفران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). معطر گردانیدن چیزی را به بوی خوش . (اقرب الموارد) (المنجد). || تمام خلق گردانیدن . (تاج المصادر...
-
تخلیق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taxliq بوی خوش مالیدن؛ خوشبو ساختن.
-
جستوجو در متن
-
مخلقة
لغتنامه دهخدا
مخلقة. [ م ُ خ َ ل ل َ ق َ ] (ع ص ) مؤنث مخلق ، تمام خلقت : مضغة مخلقة؛ تمام خلقت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مضغه ٔ تمام خلقت . (ناظم الاطباء). و رجوع به تخلیق شود.
-
مخلق
لغتنامه دهخدا
مخلق . [ م ُ خ َل ْ ل ِ ] (ع ص ) شخصی که چیزی را به بوی خوش و زعفران طلا کند. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آن که خلوق که نوعی از خوشبوی است طلا می کند. (ناظم الاطباء). || تمام خلقت گرداننده . (آنندراج )(از منتهی الارب ) (از اقرب ال...