کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخفیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تخفیف
/taxfif/
معنی
۱. سبک کردن.
۲. کاستن.
۳. (ادبی) در دستور زبان، مختصر ساختن کلمه با کم کردن یکی از حروف یا حذف تشدید برای سهولت تلفظ یا ضرورت شعر، مثل «گاه» و «گه»، «کلاه» و «کُلَه»، «اگر» و «ار».
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تقلیل، تنزل، کاهش
۲. آرامسازی، آرامش، تسکین
۳. حذف
۴. کاستن
۵. سبک کردن، سبک گردانیدن ≠ تشدید
برابر فارسی
کاهش
فعل
بن گذشته: تخفیف کرد
بن حال: تخفیف کن
دیکشنری
allowance, concessionary, cut, extenuation, mitigation, rebate, retrenchment
-
جستوجوی دقیق
-
تخفیف
واژگان مترادف و متضاد
۱. تقلیل، تنزل، کاهش ۲. آرامسازی، آرامش، تسکین ۳. حذف ۴. کاستن ۵. سبک کردن، سبک گردانیدن ≠ تشدید
-
تخفیف
فرهنگ واژههای سره
کاهش
-
abatement
تخفیف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کاهش شدت علائم بیماری
-
تخفیف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - سبک کردن . 2 - کم کردن قیمت چیزی . 3 - مختصر کردن کلمه با ساکن کردن ، حذف تشدید یا کم کردن یکی از حروف ، برای سهولت تلفظ یا ضرورت شعری .
-
تخفیف
لغتنامه دهخدا
تخفیف . [ ت َ ] (ع مص ) سبک کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). با لفظ دادن و کردن مستعمل است . (از آنندراج ). سبکی و سبک کردگی . ملایمت و تسکین و کمی و کم کردگی و کاستگی . (نا...
-
تخفیف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] taxfif ۱. سبک کردن.۲. کاستن.۳. (ادبی) در دستور زبان، مختصر ساختن کلمه با کم کردن یکی از حروف یا حذف تشدید برای سهولت تلفظ یا ضرورت شعر، مثل «گاه» و «گه»، «کلاه» و «کُلَه»، «اگر» و «ار».
-
تخفیف
دیکشنری فارسی به عربی
ارخاء , تخفيض , خصم , قطع
-
واژههای مشابه
-
تخفيف
دیکشنری عربی به فارسی
ميرايي , تضعيف , تبديل , تغيير , تخفيف جرم , رقيق سازي , ترقيق , رقيق شدگي , محلول , ابکي
-
تَخْفِيفٌ
فرهنگ واژگان قرآن
تخفيف
-
تخفیف دادن
لغتنامه دهخدا
تخفیف دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) آرام دادن . کم کردن . کاستن . (ناظم الاطباء). سبک ساختن . کاستن رنج : حدیث عشق دراز است و یار نازک طبعدماغ دردسرش نیست میدهم تخفیف .طالب آملی (از آنندراج ).
-
تخفیف کردن
لغتنامه دهخدا
تخفیف کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سبک کردن . تخفیف دادن . تسکین دادن . آرام کردن : در هر آن مجلس که برخیزد نسیم خلق توشاید آنجا می کند تخفیف دردسر گلاب .جمال الدین سلمان (از آنندراج ).
-
تخفیف دادن
دیکشنری فارسی به عربی
اشعر بالارتياح , اهدا , اوطا , تخفيض , خفف , سکن , ضوء
-
تخفیف جرم
دیکشنری فارسی به عربی
تخفيف
-
تخفيف الأزمة
دیکشنری عربی به فارسی
کاهش دادن بحران