کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخفیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخفیر
لغتنامه دهخدا
تخفیر. [ ت َ ] (ع مص ) زینهار دادن . (تاج المصادر بیهقی ). بدرقه و نگاهبان شدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در زینهار قرار دادن کسی را و در ایمنی گذاشتن او را و حمایت کردن از وی . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || تسویر. (اقرب ال...
-
جستوجو در متن
-
مخفر
لغتنامه دهخدا
مخفر. [ م ُ خ َف ْ ف ِ ] (ع ص ) بدرقه و نگهبان شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دستگیر و حارس و نگهبان و دلیل و هادی . (ناظم الاطباء). || خجل کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه خجل و شرمسار می کند. (نا...
-
شرم زده
لغتنامه دهخدا
شرم زده . [ ش َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خجل و شرمنده . (ناظم الاطباء). شرمگین . شرمنده . (از آنندراج ). شرم زد. شرمسار. شرمگین . شرمگن . شرمناک : او از کردار خود شرم زده بود. (یادداشت مؤلف ): تخفیر؛ شرم زده کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیه...