کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخصیص تصادفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخصیص تصادفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← تخصیص تصادفی سفر
-
واژههای مشابه
-
تخصيص
دیکشنری عربی به فارسی
تخحيص
-
allocation unit
واحد تخصیص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] چند بخش دیسک که در حکم یک واحد عمل میکنند
-
تخصیص دادن
واژگان مترادف و متضاد
اختصاصدادن، ویژه گردانیدن
-
frequency allocation
تخصیص بسامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تعیین بخشی از طیف بسامد رادیویی برای کاربردی مجاز
-
optimum allocation
تخصیص بهینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] در نمونهگیری طبقهای، اختصاص دادن نمونۀ کامل به طبقههای متفاوت، بهطوریکه برای هزینۀ ثابت دقت بیشینه به کار رود
-
allocatable
تخصیصپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] منبعی که قابل تخصیص باشد
-
proportional allocation
تخصیص تناسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] در نمونهگیری طبقهای، اختصاص دادن نمونۀ کامل به طبقههای متفاوت بهطوریکه تعداد نمونههای منتسبشده به طبقهها متناسب با اندازه طبقهها باشد
-
memory allocation
تخصیص حافظه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اختصاص دادن حافظه به برنامههای کاربردی مختلف توسط سامانۀ عامل برای اجرا در رایانه
-
weapon allocations
تخصیص سلاح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] انتخاب سلاحی خاص برای حمله به تهدیدی خاص پس از دریافت دستور درگیری
-
تخصیص ظرفیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← تخصیص ظرفیتی سفر
-
تخصیص فزاینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← تخصیص فزایندۀ سفر
-
تخصیص قطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← تخصیص قطعی سفر
-
determiner
تخصیصگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحدی دستوری که مصداقهای بالقوۀ گروه اسمی را محدود میکند