کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تُخس و پُخس کردن
فرهنگ گنجواژه
پخش کردن.
-
تُخس و تربچه
فرهنگ گنجواژه
بچه شیطان.
-
تُخس و تُنُک کردن
فرهنگ گنجواژه
پخش کردن.
-
نجس و تخس
فرهنگ گنجواژه
ناتو.
-
نَحس و تُخس
فرهنگ گنجواژه
بد قلق.
-
واژههای همآوا
-
طخس
لغتنامه دهخدا
طخس . [ طِ ] (ع اِ) بُن و بیخ هر چیزی . یقال : هو طخس ُ شَرّ؛ ای نهایةٌ فیه ، او اصل و باعث ٌ علیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اصل . (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
فراخیه
لغتنامه دهخدا
فراخیه .[ ف َ ی َ ] (اِخ ) نام قومی از تخس . (حدود العالم ).
-
تقس کردن
فرهنگ فارسی معین
(تَ. کَ دَ) (مص م ) نک تَخس کردن .
-
لازنه
لغتنامه دهخدا
لازنه . [ ] (اِخ ) قومی اند از تخس و دهی نیز دارند بدین نام . و ایشان را ناحیتی خُرد است . (حدود العالم ).
-
لجوج
واژگان مترادف و متضاد
تخس، جسور، خودراءی، خودسر، خودکامه، خیرهسر، زکاره، ستیزهجو، ستیزهکار، ستیهنده، کلهشق، گستاخ، مستبد، معاند، یکدنده
-
نافرمان
واژگان مترادف و متضاد
تخس، چموش، خلیع، سرکش، طاغی، عاصی، عاق، عصیانگر، گردنکش، متجاسر، یاغی
-
وروجک
لغتنامه دهخدا
وروجک . [ وُ ج َ ] (ص ) بسیار محیل و تخس (به کودکان اطلاق شود). (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وروروجک شود.
-
وروروجک
لغتنامه دهخدا
وروروجک . [ وَرْ وُ رو ج َ ] (ص ) در تداول ، بسیار محیل و تخس . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وروجک شود.
-
دخس
لغتنامه دهخدا
دخس . [ دُ خ َ ] (ع اِ) تُخَس . دلفین . (از اقرب الموارد). خرک ماهی و آنرا بهندی سوس گویند. (منتهی الارب ). نوعی پستاندار دریایی از راسته ٔ شناگران که در بیشتر اقیانوسها و گاهی رودخانه ها گله وار زندگی میکنند. تیره ٔ دلفین ها مشتمل بر انواع است که از...