کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخریب کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخریب کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِجتاحَ
-
واژههای مشابه
-
تخريب
دیکشنری عربی به فارسی
خرابکاري عمدي , کارشکني وخراب کاري , خرابکاري کردن
-
تخریب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ویران کردن، خراب کردن، منهدم ساختن ۲. نابود کردن، از بین بردن ۳. خرابکاری کردن
-
degradation
تخریب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] تغییر زیانآور در خواص فیزیکی و شیمیایی مادۀ غیرفلزی
-
destruction
تخریب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] وضعیتی که در آن قابلیت زیرساختهای مهم برای ارائۀ محصول یا خدمات در سطح مورد انتظار به مشتری از بین میرود
-
information destruction
تخریب اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از تهدید جنگ اطلاعات، شامل از دست دادن دادهها یا عدم دسترسی به آنها براثر تَک خصمانه
-
forest degradation
تخریب جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تباهی کمّی و کیفی جنگل براثر عوامل مخرب زنده و غیرزنده
-
vandal
تخریبگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شخصی که بهعمد و شریرانه به اموال عمومی یا خصوصی آسیب وارد میکند
-
vandalism
تخریبگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخریب خودسرانه یا بداندیشانۀ اموال عمومی یا خصوصی
-
تخریب کردن
لغتنامه دهخدا
تخریب کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ویران کردن . خراب کردن . هدم .
-
تخریب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اِجتياحٌ
-
biodegradable packaging materials
مواد بستهبندی زیستتخریبپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← مواد بستهبندی زیستپایه
-
جستوجو در متن
-
اِجتاحَ
دیکشنری عربی به فارسی
درنورديد , در هم کوبيد , ريشه کن کرد , نابود کرد , متلاشي کرد , منهدم کرد , حمله کرد , تخريب کرد , خراب کرد , ويران کرد