کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخريب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تخريب
معنی
خرابکاري عمدي , کارشکني وخراب کاري , خرابکاري کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخريب
دیکشنری عربی به فارسی
خرابکاري عمدي , کارشکني وخراب کاري , خرابکاري کردن
-
واژههای مشابه
-
تخریب
واژگان مترادف و متضاد
۱. انهدام، خرابی، ویرانسازی ۲. خرابکاری ≠ آبادسازی، تعمیر
-
تخریب
فرهنگ واژههای سره
ویران
-
تخریب
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) ویران کردن ، خراب کردن .
-
تخریب
لغتنامه دهخدا
تخریب . [ت َ ] (ع مص ) ناآباد کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ویران کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). خراب کردن . (آنندراج ). ویرانی و خرابی و پایمالی و پاسپردگی و انهدام . (ناظم الاطباء). ویران گردانیدن . (...
-
تخریب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] taxrib خراب کردن؛ ویران کردن.
-
تخریب
دیکشنری فارسی به عربی
تهديم , دمار
-
تخریب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ویران کردن، خراب کردن، منهدم ساختن ۲. نابود کردن، از بین بردن ۳. خرابکاری کردن
-
degradation
تخریب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] تغییر زیانآور در خواص فیزیکی و شیمیایی مادۀ غیرفلزی
-
destruction
تخریب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] وضعیتی که در آن قابلیت زیرساختهای مهم برای ارائۀ محصول یا خدمات در سطح مورد انتظار به مشتری از بین میرود
-
information destruction
تخریب اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از تهدید جنگ اطلاعات، شامل از دست دادن دادهها یا عدم دسترسی به آنها براثر تَک خصمانه
-
forest degradation
تخریب جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تباهی کمّی و کیفی جنگل براثر عوامل مخرب زنده و غیرزنده
-
vandal
تخریبگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شخصی که بهعمد و شریرانه به اموال عمومی یا خصوصی آسیب وارد میکند
-
vandalism
تخریبگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخریب خودسرانه یا بداندیشانۀ اموال عمومی یا خصوصی