کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخت به تخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تخت به تخت
معنی
( ~. بِ. ~) (اِمر.) طاقه طاقه ، واحدی برای شمارش جامه و پارچه .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخت به تخت
فرهنگ فارسی معین
( ~. بِ. ~) (اِمر.) طاقه طاقه ، واحدی برای شمارش جامه و پارچه .
-
واژههای مشابه
-
mesa
تختتپه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تپهای وسیع و منفرد با قلۀ مسطح و دامنههای پرشیب
-
Hydrocharis
تختِ قورباغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای آبزی از تختِقورباغهایان با گلهای منظم و برگهای قلبیشکلِ شناور بر سطح آب که گلهای آن دارای سه کاسبرگ و سه گلبرگ و یک تا سه پرچم یا بیشتر و یک مادگی تکحجرهای تحتانی است
-
table mountain
تختکوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] کوهی با قلۀ مسطح
-
flat bed, plane bed
تختلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایۀ تقریباً افقی از ماسه یا شن
-
no-flare landing
تختنشینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست هواپیماهای دارای چرخ دماغه بهصورتیکه هر سه ارابۀ فرود همزمان با سطح باند تماس پیدا کنند
-
table reef
تختآبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] آبسنگ کوچک و مستقل و سرتختی که کولاب در میان آن نیست
-
abrasion tableland
تختزمین سایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ناحیهای وسیع و مرتفع که در آن برونزدهای سنگهای گوناگون، براثر عوامل فرساینده، کاهش سطح مییابند و تقریباً همسطح محیط میشوند
-
Placozoa
تختزیوهتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای نادر از جانوران دریازی دو تا سه میلیمتری که بدنی صفحهمانند دارند و فاقد تقارن و اندام و دستگاه عضلانی و عصبی هستند
-
Hydrocharitaceae
تختِقورباغهایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از قاشقواشسانانِ آبزی با گلهای سه تا ششقطعهای و مادگی تحتانی و میوۀ پوشینه
-
volcanic butte
تختکوه آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سیمایی زمینریختشناختی با دیوارههای پرشیب و مسطح در بخش بالایی که ارتفاع آنها بیش از پهنای آنهاست
-
flat bottomed rail, Vignoles rail / Vignol rail, tee rail, T-rail
ریل پایهتخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریل معمول در خطوط راهآهن که دارای تاج ریل و جان ریل و پایۀ ریل است
-
flattened rail
ریل تختشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلی که انحنای تاجِ بخشی از آن، بهجز درزها، از بین رفته است