کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخبی
لغتنامه دهخدا
تخبی . [ ت َ خ َب ْ بی ] (ع مص ) خِبا ساختن . (تاج المصادر بیهقی ). اِخباء. (منتهی الارب ). خِبا زدن ، و خِباء، خرگاه را گویند. (آنندراج ). خِبا ساختن و خِبا افراختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
-
جستوجو در متن
-
متخبی
لغتنامه دهخدا
متخبی . [ م ُ ت َ خ َب ْ بی ] (ع ص ) خباء افرازنده . و خباء ککساء، خرگاه را گویند. (آنندراج ). بر پا کننده ٔ خرگاه و چادر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخبی شود.
-
پنهان کردن
لغتنامه دهخدا
پنهان کردن . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پنهان ساختن . نهان کردن . نهفتن . پوشیدن . تزمیل . اخفاء. دَس ّ. تدسیة. اسرار. راز کردن . مخفی داشتن . اختفاء. کتمان . مکتوم داشتن . کتم . اکنان . (منتهی الارب ). طمر. (دهار). اجنان . تدمیس . وَدس . (تاج ا...