کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخالط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تخالط
/taxālot/
معنی
۱. با هم آمیختن.
۲. با یکدیگر آمیزش و معاشرت داشتن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخالط
فرهنگ فارسی معین
(تَ لُ) [ ع . ] (مص ل .) با یکدیگر معاشرت و آمیزش کردن .
-
تخالط
لغتنامه دهخدا
تخالط. [ ت َ ل ُ ] (ع مص ) آمیختن با هم به معاشرت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اشتباک . (المنجد).
-
تخالط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taxālot ۱. با هم آمیختن.۲. با یکدیگر آمیزش و معاشرت داشتن.
-
جستوجو در متن
-
تعاشر
لغتنامه دهخدا
تعاشر. [ ت َ ش ُ ] (ع مص ) آمیختن همدیگر را آن گروه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تخالط و تصاحب قوم . (از اقرب الموارد).
-
مشابکة
لغتنامه دهخدا
مشابکة. [ م ُ ب َ ک َ ] (ع اِمص ) تخالط و آمیختگی با یکدیگر. مشابکت : امور آن حضرت بمشارکت و مشابکت و موافقت و مطابقت ایشان در نباهت قدر و... بعیوق رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 52). چون ابوعلی از آمدن او خبر گشت روی به جرجان آورد و بر امید ...
-
حجرالبلور
لغتنامه دهخدا
حجرالبلور. [ ح َ ج َ رُل ْ ب َل ْ لو ] (ع اِ مرکب ) بلور . بیرونی در کتاب الجماهیر گوید: حجرالبلور هو المها منصوب المیم و مکسورها. قالوا اصله من الماء لصفائه و مشابهة زلاله و اصل الماء موه لقولهم فی جمع الجمع الذی هو میاه أمواه و منه موهت الشی ٔ اذا...