کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخادع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تخادع
/taxādo'/
معنی
۱. خود را فریبخورده وانمود کردن.
۲. یکدیگر را فریب دادن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخادع
فرهنگ فارسی معین
(تَ دُ) [ ع . ] 1 - (مص م .) یکدیگر را فریفتن . 2 - (مص ل .) خود را فریب خورده وا نمودن در صورتی که نباشند؛ ج . تخادعات .
-
تخادع
لغتنامه دهخدا
تخادع . [ ت َ دُ ] (ع مص ) فریبش نمودن . (دهار). خود را فریب خورده وانمود کردن و فریب خورده نبودن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || فریفتن بعضی مر بعضی را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). تخاتل...
-
تخادع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taxādo' ۱. خود را فریبخورده وانمود کردن.۲. یکدیگر را فریب دادن.
-
جستوجو در متن
-
فریبش
لغتنامه دهخدا
فریبش . [ ف ِ / ف َ ب ِ ] (اِمص ) تخادع . (دهار). اسم مصدر از فریبیدن است .
-
متخادع
لغتنامه دهخدا
متخادع . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) خود را فریب خورده وانماینده و نیست . (آنندراج ). آن که خود را فریب خورده نماید و نباشد. || یکدیگر رافریب دهنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تخادع شود.
-
تراوغ
لغتنامه دهخدا
تراوغ . [ ت َ وُ ] (ع مص ) همدیگر کشتی گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تصارع . (اقرب الموارد) (المنجد). || دستان آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تخادع . (المنجد).
-
وانمود کردن
لغتنامه دهخدا
وانمود کردن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به دروغ نمودن . نشان دادن ناحقی بجای حق . ارائه ٔ باطلی بجای صوابی . چنان نشان دادن در حالیکه چنان نیست . (یادداشت مرحوم دهخدا): تخادع ؛ خود را فریب خورده وانمود کردن و فریب نخوردن . (منتهی الارب ).