کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحوش
لغتنامه دهخدا
تحوش . [ ت َ ح َوْ وُ ] (ع مص ) گوشه گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دور شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). تنحی . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || بیوه گردیدن زن از شوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ن...
-
واژههای همآوا
-
طهوش
لغتنامه دهخدا
طهوش . [ طَهَْ وَ ] (اِخ ) نام مردی . (منتهی الارب ).
-
تهوش
لغتنامه دهخدا
تهوش . [ ت َ هََ وْ وُ ] (ع مص ) آمیخته شدن . || انبوهی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
متحوش
لغتنامه دهخدا
متحوش . [ م ُ ت َ ح َوْ وِ ] (ع ص ) گوشه گیر و دور. (آنندراج ). کسی که گوشه گیرد و دور شود و غایب و مهجور و جدا. (ناظم الاطباء): || خجل و شرمسار. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تحوش شود.
-
دور شدن
لغتنامه دهخدا
دورشدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) فاصله دار شدن چیز. (ناظم الاطباء). فاصله گرفتن . نأث . منأث . مماتنة. تنطنط. سنج . زوال . زوح . سلخ . سحن . سحر. شط. شطوط. شطف . شطوف . شحط. شحوط. مشحط. طلب . عزلة. اجلاء. انجلاء. تجلی . مهایطة. هیاط. اتنان . ازولال ....