کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحمیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحمیلی
دیکشنری فارسی به عربی
ملح
-
تحمیلی
واژهنامه آزاد
واداری، وادارشده.
-
واژههای مشابه
-
superimposed boundary
مرز تحمیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] مرزی که بهاجبار در یک منطقه، بدون توجه به الگوهای فرهنگی موجود در آن، تحمیل میشود
-
صلح تحمیلى
دیکشنری فارسی به عربی
السلام الفروض
-
جنگ تحمیلی
واژهنامه آزاد
جنگی است که حکومت صدام از کشور عراق ، به مدت هشت سال، میهن عزیزمان،ایران را مورد حمله قرار داد کلی در پایان بر اثر ایستادگی جوانان دلیر سرزمین ما، ناگزیر به عقب نشینی و شکست شد.این جنگ از سال1359 تا 1367 ادامه داشت.
-
جنگ تحمیلی
واژهنامه آزاد
نبرد ناخواسته.
-
جستوجو در متن
-
السلام الفروض
دیکشنری عربی به فارسی
صلح تحميلى
-
واداری
واژهنامه آزاد
تحمیلی، وادارشدن.
-
ملح
دیکشنری عربی به فارسی
ضروري , مبرم , محتاج به اقدام يا کمک فوري , فشاراور , بحراني , مصر , تحميلي , سمج , عاجز کننده , سماجت اميز , مزاحم
-
exigent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، بحرانی، ضروری، مبرم، مصر، فشاراور، تحمیلی، محتاج به اقدام یا کمک فوری
-
Procrustean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروکستین، تحمیلی، بزور بکار وادارنده، تحمیل کننده، بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
-
strategic vulnerability
آسیبپذیری راهبردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تأثیرپذیری شدید مؤلفههای حیاتی مربوط به قدرت ملی یک کشور در نتیجۀ توانمندی و اقدامات تحمیلی کشورهای دیگر؛ این تأثیرپذیری ممکن است به عوامل سیاسی و جغرافیایی و اقتصادی و اطلاعاتی و اجتماعی و علمی و نظامی مربوط شود
-
مُطَّوِّعِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
آنانكه بدون اجبار و اكراه و از روي ميل و رغبت كاري را انجام مي دهند - داوطلبان (کلمه تطوع به معناي انجام عملي است که نفس آدمي از آن کراهت نداشته باشد و آن را دشوار نداند و داوطلبانه انجامش دهد ، و به همين جهت بيشتر در مستحبات استعمال ميشود ، چون در و...