کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحمل نمی کند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تحمل نمی کند
برابر فارسی
برنمی تابد
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحمل نمی کند
فرهنگ واژههای سره
برنمی تابد
-
واژههای مشابه
-
تَحْمِلْ
فرهنگ واژگان قرآن
که حمله کني
-
tolerance model
مدل تحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مدلی از توالی که در آن تعدیل یک زیستگاه بهوسیلۀ یک گونۀ مستقر تأثیر اندکی بر سایر گونهها دارد
-
تحمل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برتافتن، تاب آوردن، طاقت آوردن ۲. بردباری کردن، شکیبا بودن ۳. تن در دادن، کشیدن، متحمل شدن، خم به ابرو نیاوردن ۴. تسامحنشان دادن، تساهل کردن
-
تحمل کرد
فرهنگ واژههای سره
تاب آورد
-
تحمل کردن
فرهنگ واژههای سره
تاب آوردن، برتافتن
-
frustration tolerance
تحمل سرخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] توانایی فرد برای تحمل سرخوردگی
-
tolerance limits
حدهای تحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] در کنترل کیفیت، بالاترین و پایینترین حدی که اندازههای کالای پذیرفتنی باید در بازۀ میان آنها قرار گیرد
-
tolerance index
شاخص تحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] شاخصی برای اندازهگیری تحمل گیاه نسبت به تنشهای زنده و غیرزنده
-
لَا تَحْمِلُ
فرهنگ واژگان قرآن
قدرت ندارند بر عهده بگیرند
-
تحمل کننده
دیکشنری فارسی به عربی
التزام
-
قابل تحمل
دیکشنری فارسی به عربی
محتمل
-
تحمل کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِجْتازَ ، اِحْتَمَلَ
-
تحمل یابرگزارکردن
دیکشنری فارسی به عربی
طقس