کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحلیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحلیلی
لغتنامه دهخدا
تحلیلی . [ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب به تحلیل . انتزاعی . مجرد، چون هندسه ٔ تحلیلی ، احکام تحلیلی . - احکام تحلیلی ؛ اصطلاحی است در تقسیم تصدیقات منسوب به کانت و بر طبق این تقسیم احکام بر دو گونه خواهند بود: تحلیلی و ترکیبی . احکام ترکیبی آنهایی هستند ک...
-
تحلیلی
دیکشنری فارسی به عربی
تحليلي
-
واژههای مشابه
-
تحليلي
دیکشنری عربی به فارسی
تجزيه اي , تحليلي , مربوط به مکتب يا فلسفه ء تحليلي , روانکاوي , قابل حل بطريق جبري
-
analytical feminism/ analytic feminism
فمینیسم تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] باوری فلسفی که براساس آن مفاهیم و نظریهها و روشهای فلسفۀ تحلیلی که با ارزشهای فمینیستی اصلاح شدهاند، میتوانند در خدمت فلسفه و فمینیسم درآیند
-
analytical study
مطالعۀ تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] نوعی مطالعه برای آزمون فرضیه یا تعیین رابطۀ میان حداقل دو متغیر
-
analytic geometry
هندسۀ تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مبحثی که به مطالعۀ اشکال هندسی و منحنیها با استفاده از دستگاه مختصات و روشهای جبری میپردازد
-
analytic isomorphism
یکریختی تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نوعی یکریختی در رستۀ نگاشتهای تحلیلی
-
analytic capacity,analytic measure, Ahlfors analytic measure
گنجایش تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
analytical type
گونۀ تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گروهبندی اختیاری براساس گروهی از شاخصهها که به کمک آنها میتوان گونههای کلی دستساختهها را دستهبندی کرد
-
هندسه ٔ تحلیلی
لغتنامه دهخدا
هندسه ٔ تحلیلی . [ هَِ دِ س ِ ی ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هندسه ای است که در آن با قبول عناصری ، محاسبات جبری و آنالیزی داخل هندسه می گردد.
-
analytic continuation, analytic prolongation
ادامۀ تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در آنالیز مختلط، توسیع دامنۀ تحلیلی بودن یک تابع تحلیلی
-
analytic function
تابع تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابع مختلط مشتقپذیر در یک مجموعۀ باز
-
analytic language
زبان تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] زبانی با واژههایی عمدتاً یکتکواژی و دارای صورت ثابت که روابط نحوی را معمولاً با ترتیب واژهها و استفاده از نقشنما نشان میدهد
-
analytical photogrammetry
تصویرسنجی تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] از روشهای تصویرسنجی که در آن از شیوههای تحلیلی استفاده میشود