کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحصین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تحسین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tahsin ۱. به نیکویی نسبت دادن؛ نیک شمردن.۲. آفرین گفتن.
-
جستوجو در متن
-
استحکام (استحکامات)
دیکشنری فارسی به عربی
تحصين
-
سنگر بندی
دیکشنری فارسی به عربی
تحصين
-
بارو
دیکشنری فارسی به عربی
تحصين
-
تقویت
دیکشنری فارسی به عربی
احياء , تحصين , تغذية , تکبير , حرض , دعم , وقود
-
sanctuary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگاه مقدس، محراب، حرم، پناه گاه، بستگاه، تحصین، حق بست نشینی، مخفی گاه
-
علی جزار
لغتنامه دهخدا
علی جزار. [ ع َ ی ِ ج َزْ زا ] (اِخ ) ابن محمد جزار،ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . او راست : 1- تحصین المنازل من هول الزلازل ، که آن را به مناسبت وقوع زلزله در سال 984 هَ . ق . در مصر تألیف کرد. 2- تحقیق الفرج و الامان و الفرح لاهل الایمان ...
-
حصار
لغتنامه دهخدا
حصار. [ ح ِ ] (ع اِ) انباخون . (فرهنگ اسدی ). حصن . دژ. باره . باره ٔ دژ. دز. قلعة. قلعت . معقل . سور. (دهار). بارو : چو شمع از در دژ بیفروخت گفت که گشتیم با بخت بیدار جفت ...بچنگ وی آمدحصار و بنه یکی مایه ور مردم یک تنه ...یکی تخت پیروزه اندر حصاربآ...
-
جاحظ
لغتنامه دهخدا
جاحظ. [ ح ِ ] (اِخ ) عمروبن بحربن محبوب بن فزارة الکنانی البصری ، مکنی به ابوعثمان و معروف به جاحظ. رئیس فرقه ٔ معروف جاحظیه از فرقه های معتزله . وی در حدود سنه ٔ 160 هَ .ق .در بصره تولد یافت و در همانجا زندگی میکرد و درک خدمت اصمعی و ابی عبیده و ابی...