کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحزم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تحزم
لغتنامه دهخدا
تحزم . [ ت َ ح َزْ زُ ] (ع مص ) تنگ بسته شدن بر اسب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط). || میان دربستن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تلبب . میان دربستن به ریسمان و آماده ٔ کاری شدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
-
واژههای همآوا
-
تهزم
لغتنامه دهخدا
تهزم . [ ت َ هََ زْ زُ ] (ع مص ) شکسته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). شکسته شدن عصا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بانگ کردن رعد. (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن کمان و تندر و رعد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظ...
-
تهضم
لغتنامه دهخدا
تهضم . [ ت َ هََ ض ْض ُ ] (ع مص ) بیداد کردن . (تاج المصادر بیهقی ). ستم نمودن . || خشم گرفتن بر کسی . || منقاد شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کم آمدن از خصم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || راضی شد...
-
جستوجو در متن
-
متحزم
لغتنامه دهخدا
متحزم . [ م ُ ت َ ح َزْ زِ ](ع ص ) نعت است از تحزم . (منتهی الارب ). کمربسته و تنگ بربسته . (از اقرب الموارد). و رجوع به تحزم شود.
-
کثنة
لغتنامه دهخدا
کثنة. [ ک ُ ن َ ] (ع اِ) چیزی است که از آس و شاخهای بید پهن سازند و ریاحین بر وی بترتیب نهند. اصله کثنا او هی نَوَردَجَة من القصب الاغصان الرطبة الوریقة تحزم و تجعل جوفها النور. (منتهی الارب ). چیزی است که از برگ مو و شاخه های پهن بید و یا برگ خرمابن...