کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحریم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
تهریم
لغتنامه دهخدا
تهریم . [ ت َ ] (ع مص ) پیر خرف گردانیدن . || بزرگ گردانیدن . || بزرگ داشتن . || ریزه ریزه بریدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
boycotting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم، تحریم کردن
-
boycotted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم شده، تحریم کردن
-
boycotts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم، بایکوت، تحریم کردن
-
boycott
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم کردن، تحریم، بایکوت
-
boycottism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم
-
boycotter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم
-
aggraded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم شده
-
overwithered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم شده
-
acharnement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم
-
suppeditate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم کردن
-
emarginated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم شده
-
overtrodden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم شده
-
emargination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریم