کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجویز رژیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
diet prescription
تجویز رژیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تعیین نوع و مقدار و بافت و بسامد خوردن غذا برای یک فرد
-
واژههای مشابه
-
تجویز کردن
واژگان مترادف و متضاد
اجازه دادن، جایز شمردن، روا داشتن، مناسب تشخیص دادن ≠ منع کردن
-
medication 1
تجویز دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دستور به کار بردن دارو برای درمان متـ . مداوا
-
تجویز کردن
لغتنامه دهخدا
تجویز کردن . [ ت َج ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اندر کردن . || آزمایش کردن . || فتوی دادن و اذن دادن و روا گردانیدن و حکم کردن ورای دادن . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
تجویز دوا
دیکشنری فارسی به عربی
دواء
-
تجویز کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صف
-
جستوجو در متن
-
full liquid diet
رژیم مایع کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی حدِّفاصل رژیم مایع صافشده و رژیم معمولی که معمولاً بعد از عمل جراحی بهمنظور آماده شدن دستگاه گوارش برای فعالیت طبیعی تجویز میشود
-
diabetic diet
رژیم دیابتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که برای پیشگیری از تبعات بیماری دیابت تجویز میشود
-
low oxalate diet
رژیم کماگزالات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیم فاقد سیبزمینی و لوبیا و فیبر گیاهی که برای پیشگیری از تشکیل رسوب اگزالات در مجاری ادرار تجویز میشود
-
رژیم
لغتنامه دهخدا
رژیم . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) طرز. قاعده . روش . (فرهنگ فارسی معین ). || طرز خوراک و پرهیز طبق دستور پزشک . (یادداشت مؤلف ) (فرهنگ فارسی معین ).- تحت رژیم بودن ؛ به دستور پزشک غذا خوردن . رژیم گرفتن . رژیم داشتن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ترکیب رژی...
-
gluten-free diet
رژیم بدون گلوتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی فاقد پروتئین غلات (گلوتن) که برای درمان بیماری سلیاک تجویز میشود
-
low purine diet, purine-restricted diet
رژیم کمپورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که بهعنوان درمان مکمل برای بیماران مبتلا به نقرس تجویز میشود و مقدار پورین در آن کم است
-
کاپیتولاسیون
لغتنامه دهخدا
کاپیتولاسیون . [ ت ُ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) کاپیتلاسیون . حقی که به اتباع خارجیان در مملکتی دهند مبنی بر اینکه در محاکم خود آن مملکت محاکمه نشوند، بلکه در محاکم مربوط به دولت خود محاکمه گردند. در رساله ٔ «حقوق بین الملل خصوصی » چ 1 صفحه ٔ 35 آمده : در ...