کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجزیه و تحلیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تجزیه و تحلیل
فرهنگ واژههای سره
موشکافی، واکاو
-
تجزیه و تحلیل
فرهنگ گنجواژه
واکافت.
-
واژههای مشابه
-
sorting frame, casier de tri (fr.)
قفسۀ تجزیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] قفسههایی برای جداسازی انواع مرسولات پُستی، متناسب با ابعاد آنها
-
تجزیه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جزءجزء کردن، تفکیک کردن، جدا کردن ۲. متنزع ساختن ۳. آنالیز کردن
-
تجزیه طلب
فرهنگ واژههای سره
جدایی خواه
-
decomposition
تجزیه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنشی که در آن از یک واکنشدهنده دو یا چند فراورده پدید آید
-
instrumental analysis
تجزیۀ دستگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اندازهگیری یک جزء سازنده یا آشکارسازی یک واکنش کمّی یا تغییر در خواص یک سامانه با استفاده از سنجافزار
-
structural analysis
تجزیۀ ساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← توصیف ساختی
-
قابل تجزیه
لغتنامه دهخدا
قابل تجزیه . [ ب ِ ل ِ ت َ ی َ ] (ص مرکب ) تجزیه پذیر، آنچه بتوان اجزاء آن را تفکیک کرد.
-
تجزیه شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تحلل
-
تجزیه ای
دیکشنری فارسی به عربی
تحليلي
-
استاد تجزیه
دیکشنری فارسی به عربی
محلل
-
تجزیه طلب
دیکشنری فارسی به عربی
الإنفصالي
-
تجزیه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حرر , حلل , صنف , قطع , ملخص