کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجارت مخاطره امیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تجارت مخاطره امیز
دیکشنری فارسی به عربی
مغامرة
-
واژههای مشابه
-
تجارت کردن
واژگان مترادف و متضاد
بازرگانی کردن، دادوستد کردن، سودا کردن، معامله کردن
-
electronic commerce, e-commerce
تجارت الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] انجام عملیات تجاری از راه دور با استفاده از فنّاوری اینترنت و شبکههای رایانهای
-
mobile commerce, m-commerce
تجارت سیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] انجام خرید یا کارهای تجاری با استفاده از تلفنهای همراه عادی یا پیشرفته
-
تجارت کردن
لغتنامه دهخدا
تجارت کردن . [ ت ِ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سوداگری کردن . (ناظم الاطباء). بازرگانی . اتجار. تجارة. رجوع به تجارت و تجارة در همین لغت نامه شود.
-
تجارت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بضاعة , تجارة
-
مرکز تجارت
دیکشنری فارسی به عربی
سوق
-
hospitality trade
تجارت مهمانیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مجموعۀ فعالیتهایی که شرکتهایی خاص در زمینۀ فراهم آوردن خدمات برای مهمانان در مهمانخانه/ هتل و غذاخوری/ رستوران و مراکز تفریحی انجام دهند
-
تجارت کردن با
دیکشنری فارسی به عربی
تجارة
-
بوق،تجارت بوق
لهجه و گویش تهرانی
معامله زیانبار و ساده لوحانه(بوق حمام که صدف بزرگ بوده)
-
کسب و تجارت
فرهنگ گنجواژه
فعالیت.
-
تجارت بوق( حمام)
لهجه و گویش تهرانی
تجارت احمقانه
-
جستوجو در متن
-
adventure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماجرا، حادثه، مخاطره، سرگذشت، تجارت مخاطره امیز، در معرض مخاطره گذاشتن، دستخوش حوادی کردن، با تهور مبادرت کردن، دل بدریا زدن، خود را بمخاطره انداختن