کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تثليم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تثليم
معنی
دندانه گذاري , دندانه , کنگره , تضريس
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تثليم
دیکشنری عربی به فارسی
دندانه گذاري , دندانه , کنگره , تضريس
-
واژههای مشابه
-
تثلیم
لغتنامه دهخدا
تثلیم . [ ت َ ] (ع مص ) بسیار رخنه درافکندن . (تاج المصادر بیهقی ). رخنه کردن . (آنندراج ). رخنه کردن در آوند و شمشیر. (از قطر المحیط) (از منتهی الارب ). رخنه کردن در آوند. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
تضریس
دیکشنری فارسی به عربی
تثليم
-
دندانه گذاری
دیکشنری فارسی به عربی
تثليم , طلب رسمي
-
کنگره
دیکشنری فارسی به عربی
تثليم , کونجرس , نتوء
-
دندانه
دیکشنری فارسی به عربی
تثليم , ترس , سن , طعجة , فرض , نتوء , وتد
-
ثلم
لغتنامه دهخدا
ثلم . [ ث َ ] (ع مص ) رخنه کردن در. || ترک دادن به . || شکستن کناره ٔ وادی . تثلیم . || بینی بریدن . (غیاث اللغة). || اسقاط فاء فعولن است تا عولن بماند فع لن بجای آن بنهند و ثلم در اشعار عجم نیاید. (المعجم فی معاییر اشعار العجم ). بفتح ثاء مثلثه رخنه...