کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تثبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تثبت
/tasabbot/
معنی
۱. درنگ؛ تٲمل.
۲. پابرجا بودن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تثبت
فرهنگ فارسی معین
(تَ ثَ بُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پابرجا بودن . 2 - آهستگی کردن ، درنگ کردن . 3 - (اِمص .) پایداری .
-
تثبت
لغتنامه دهخدا
تثبت . [ ت َ ث َب ْ ب ُ ] (ع مص ) تأنی و شتاب نکردن در امری و در رأیی . (از تاج العروس ج 1 ص 534). تأنی درامری . (از قطر المحیط). درنگ . (دهار) (ترجمان عادل بن علی ) (کنزاللغات ) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تأنی...
-
تثبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasabbot ۱. درنگ؛ تٲمل.۲. پابرجا بودن.
-
واژههای همآوا
-
تثبط
فرهنگ فارسی معین
(تَ ثَ بُّ) [ ع . ] (مص م .) 1 - وقوف داشتن بر کاری . 2 - باز ایستادن از کاری ، توقف و فروماندن .
-
تثبط
لغتنامه دهخدا
تثبط. [ ت َ ث َب ْ ب ُ ] (ع مص ) درنگی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). تثبط از امری ؛ بازایستادن ازآن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بازایستادن . (آنندراج ). تثبت . || تثبط بر امری ؛ واقف شدن برآن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اتئاد
لغتنامه دهخدا
اتئاد. [ اِت ْ ت ِ آ ] (ع مص ) آهستگی نمودن . یقال : اتئد فی امرک ؛ ای تثبّت . (منتهی الارب ).
-
اتیاد
لغتنامه دهخدا
اتیاد. [ اِت ْ تیا ] (ع مص ) اتئاد. آهستگی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). آهستگی نمودن . یقال : اتّئد فی امرک ؛ ای تثبت . (منتهی الارب ).
-
توؤد
لغتنامه دهخدا
توؤد. [ ت َ وَءْ ءُ ] (ع مص ) آهسته رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تمهّل و ترزّن در کار و رفتار و تأنی و تثبت در آن .(از اقرب الموارد). || پوشیدن . || ربودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
توثق
لغتنامه دهخدا
توثق . [ ت َ وَث ْ ث ُ ] (ع مص ) به استواری فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). استوارکاری کردن و وثیقه گرفتن در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تقوی و تثبت . (اقرب الموارد). استوار شدن . (زوزنی ).
-
تثبط
لغتنامه دهخدا
تثبط. [ ت َ ث َب ْ ب ُ ] (ع مص ) درنگی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). تثبط از امری ؛ بازایستادن ازآن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بازایستادن . (آنندراج ). تثبت . || تثبط بر امری ؛ واقف شدن برآن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
دغر
لغتنامه دهخدا
دغر. [ دَ غ َ ] (ع مص ) بسودن سنگ به لب یا به دست . (از منتهی الارب ). بوسیدن یا دست کشیدن . (از اقرب الموارد). || بدخویی . (منتهی الارب ). بد شدن خلق و خوی . (از اقرب الموارد). || روارو درآمدن در حرب جای . (از منتهی الارب ). حمله کردن بدون تثبت و دق...
-
متثبت
لغتنامه دهخدا
متثبت . [ م ُ ت َ ث َب ْ ب ِ ] (ع ص ) درنگ کننده . (آنندراج ) (از فرهنگ جانسون ). متوقف . (ناظم الاطباء). || بجای آورنده . (آنندراج ). راست کننده ٔ کار و تمام کننده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || برقرار باشنده . (آنندراج ). ثابت و برقرار و م...
-
تأمل
لغتنامه دهخدا
تأمل . [ ت َ ءَم ْ م ُ ](ع مص ) نیک نگریستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (فرهنگ نظام ). نیک نگریستن در چیزی . (آنندراج ). نگاه کردن . (ناظم الاطباء). اندیشیدن تا عاقبت کاری معلوم شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اندیشه کردن . (آنندراج )...