کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تتمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تتمه
/tate(a)mme/
معنی
بقیه؛ باقیمانده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
الباقی، باقیمانده، بقیه، مانده، متمم، به جا مانده
برابر فارسی
مانده
دیکشنری
remainder, remnant, rest
-
جستوجوی دقیق
-
تتمه
واژگان مترادف و متضاد
الباقی، باقیمانده، بقیه، مانده، متمم، به جا مانده
-
تتمه
فرهنگ واژههای سره
مانده
-
تتمه
فرهنگ فارسی معین
(تَ تِ مِّ) [ ع . تتمة ] (اِ.) باقی مانده از چیزی .
-
تتمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تتِمَّة] tate(a)mme بقیه؛ باقیمانده.
-
واژههای مشابه
-
تتمة
لغتنامه دهخدا
تتمة. [ ت َ ت ِم ْ م َ ] (ع اِ) تمام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تمامی چیز. (ناظم الاطباء). بقیه و آخر هر چیز. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ضمیمه و ذیل . (ناظم الاطباء). التتمة؛ مایتم ُ به الشی ٔ. (المنجد) : تتمه ٔ حال ایشان در موضع خویش گفته شود....
-
تتمه حساب
دیکشنری فارسی به عربی
ميزان
-
تتمه ٔ دور زمان
لغتنامه دهخدا
تتمه ٔ دور زمان . [ ت َ ت ِم ْ م َ ی ِ دَ رِ زَ ] (اِخ ) حضرت رسالت مآب صلی اﷲ علیه و سلم . (آنندراج ) : رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمه ٔ دور زمان . (گلستان ).
-
جستوجو در متن
-
پس مانده
لهجه و گویش تهرانی
تتمه
-
بقیه و بازمانده
فرهنگ گنجواژه
تتمه.
-
تکمله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تکملَة] takmele آنچه چیزی به آن تمام و کامل شود؛ تتمه.
-
پس ماهه
لهجه و گویش تهرانی
تتمه ماه
-
پس مزد
لهجه و گویش تهرانی
تتمه حقالزحمه
-
الباقی
واژگان مترادف و متضاد
باقیمانده، تتمه، مانده