کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبطح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبطح
لغتنامه دهخدا
تبطح . [ ت َ ب َطْ طُ ] (ع مص ) در هامونی پهن واشدن . (تاج المصادربیهقی ) (زوزنی ): تبطح سیل ؛ گسترش یافتن سیل در بطحا. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). بسیار شدن سیل در بطحاء. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
متبطح
لغتنامه دهخدا
متبطح . [ م ُ ت َ ب َطْ طِ ] (ع ص ) میدان وسیع و گشاد. || آب پراکنده و پهن شده در دشت . (ناظم الاطباء). و رجوع به تبطح شود.