کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبدیل یافتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
secondary conversion
تبدیل ثانویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هر عملیاتی که بر روی الوار برای تبدیل آن به محصول دیگر انجام میشود
-
phase transformation
تبدیل حالت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تغییر ماده از حالتی به حالت دیگر متـ . تغییر فاز phase change گذار فاز phase transition
-
linear transformation
تبدیل خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← عملگر خطی
-
biotransformation
تبدیل زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تبدیل یک ماده به ترکیبات دیگر در نتیجۀ فعالیت اندامگانها
-
gene conversion
تبدیل ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی خاص از نوترکیبی یکسویه که در آن یک دگره به دگرهای دیگر در همان ژنگان تبدیل میشود
-
species conversion
تبدیل گونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تبدیل یک گونۀ درختی به گونۀ دیگر
-
map transformation
تبدیل نقشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] روشی محاسباتی برای تبدیل دستگاه مختصات یک تصویر یا نقشه به یک دستگاه مختصات دیگر
-
affine transformation
تبدیل همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی از یک فضای بُرداری به خودش که از ترکیب یک تبدیل خطی و یک انتقال به دست میآید متـ . نگاشت همگر affine mapping همگر affinity 2
-
unitary transformation
تبدیل یکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عملگری خطی بر فضای هیلبرت که الحاقی آن برابر با وارون آن است
-
transition plate
زینچۀ تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زینچۀ ریلبندی که برای گذار تدریجی از زینچۀ تخت به زینچۀ شیبدار و برعکس در بین آنها قرار میگیرد
-
transition rail, compromise rail
ریل تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریل نوردشده با سطح مقطعهای متفاوت در دو سر آن که برای اتصال دو ریلِ دارای مقاطع متفاوت به کار میرود
-
bioconversion
زیتبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] تبدیل پسماندهای آلی به منبع انرژی بهکمک میکربها در طی فرایندهای زیستی
-
stereoplotter, stereoplotting instrument, restitutive instrument, stereoscopic plotter, stereoscopic plotting instrument, photogrammetric plotter, photo-grammetric plotting instrument
دستگاه تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دستگاه ترسیمی که امکان اندازهگیری بر روی مدل برجسته را فراهم میکند و با ابزار نوری یا مکانیکی یا رقمی این اندازهگیریها را به نقشه تبدیل میکند
-
conversion factor
ضریب تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] در صنایع چوب، الف) درصد حجم چوب فراوریشده به حجم برآوردشده؛ ب) درصد حجم چوب یا الوارچوب کارشده به حجم برآوردشده یا محاسبهشدۀ چوب یا الوارچوب کارشده در هر مرحله از فراوری
-
تبدیل کردن
لغتنامه دهخدا
تبدیل کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عوض کردن . تعویض . بدل کردن . تاخت زدن . مبادله کردن . معاوضه کردن . || گرداندن . تغییر دادن . تحریف کردن : روا نیست در تاریخ تحریف و تغییر و تبدیل کردن . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 463).