کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبدیل همگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
affine transformation
تبدیل همگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی از یک فضای بُرداری به خودش که از ترکیب یک تبدیل خطی و یک انتقال به دست میآید متـ . نگاشت همگر affine mapping همگر affinity 2
-
واژههای مشابه
-
تَبْدِيلَ
فرهنگ واژگان قرآن
جايگزين شدن - مبدَّل شدن
-
conversion period
مدت تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مدتزمانی که طول میکشد تا یک نظام جنگل به نظام دیگر تبدیل شود که ممکن است یک دوره به طول بینجامد
-
قفل تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید قفل تبدیل
-
shift key, shift 1
کلید تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که معمولاً نشانۀ بالایی کلیدها را انتخاب میکند متـ . تبدیل 5
-
تبدیل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تغییردادن، دگرگون ساختن، دگرسان کردن ۲. تعویض کردن، معاوضه کردن (ارز، پول)
-
cambiata, nota cambiata
تبدیل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پیکرهای چهارنُتی که نُتهای اول و چهارم آن با بخش مقابل فاصلۀ ملایم میسازند و نُتهای دوم و سوم آن به فاصلۀ سوم از هم نقش نُتهای گذر یا گریز یا پهلویی را ایفا میکنند
-
conversion 1
تبدیل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی، شیمی، مهندسی بسپار] [روانشناسی] فرایند روانشناختی ناخودآگاهانهای که در آن تکانهها و خاطرهها و خیالها و کلاً آرزوهای واپسزده به نشانههای بدنی یا جسمی تبدیل میشوند [شیمی، مهندسی بسپار] 1. تغییر شیمیایی واکنشدهندهها به فراوردهه...
-
conversion 2
تبدیل 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] 1. تغییر جنگل از یک نظام جنگل به نظام دیگر یا از یک گونۀ درختی به گونۀ دیگر 2. تغییر شکل الوارچوب به فراوردهای دیگر
-
reforming
تبدیل 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایندی که در آن نفت به فراوردههای فرّارتر که عدد اکتان بالاتری دارند تغییر یابد
-
تبدیل 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید تبدیل
-
stereoplotting, restitution
تبدیل 6
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عملیات تصویرسنجی که بهکمک دستگاه تبدیل بر پایۀ برجستهبینی انجام میشود
-
primary conversion
تبدیل اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارّهکشی اولیه برای تبدیل بینه به الوار
-
canonical transformation
تبدیل بُندادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر تبدیل مختصات بر روی خمینۀ ساده که معادلات هامیلتون را بدون تغییر بر جای میگذارد