کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبدیل به قاعده رمزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبدیل به قاعده رمزی
دیکشنری فارسی به عربی
صياغة
-
واژههای مشابه
-
تَبْدِيلَ
فرهنگ واژگان قرآن
جايگزين شدن - مبدَّل شدن
-
قفل تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید قفل تبدیل
-
shift key, shift 1
کلید تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که معمولاً نشانۀ بالایی کلیدها را انتخاب میکند متـ . تبدیل 5
-
تبدیل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تغییردادن، دگرگون ساختن، دگرسان کردن ۲. تعویض کردن، معاوضه کردن (ارز، پول)
-
تبدیل 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید تبدیل
-
stereoplotting, restitution
تبدیل 6
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عملیات تصویرسنجی که بهکمک دستگاه تبدیل بر پایۀ برجستهبینی انجام میشود
-
canonical transformation
تبدیل بُندادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر تبدیل مختصات بر روی خمینۀ ساده که معادلات هامیلتون را بدون تغییر بر جای میگذارد
-
linear transformation
تبدیل خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← عملگر خطی
-
unitary transformation
تبدیل یکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عملگری خطی بر فضای هیلبرت که الحاقی آن برابر با وارون آن است
-
تبدیل کردن
لغتنامه دهخدا
تبدیل کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عوض کردن . تعویض . بدل کردن . تاخت زدن . مبادله کردن . معاوضه کردن . || گرداندن . تغییر دادن . تحریف کردن : روا نیست در تاریخ تحریف و تغییر و تبدیل کردن . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 463).
-
قابل تبدیل
لغتنامه دهخدا
قابل تبدیل . [ ب ِل ِ ت َ ] (ص مرکب ) قابل تغییر. تبدیل پذیر. صرف پذیر.
-
تبديل الإتجاه
دیکشنری عربی به فارسی
تغيير مسير
-
تبدیل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تحول , دور , سافر , متحول