کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبدیل به جسم جامد کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تغییر و تبدیل
دیکشنری فارسی به عربی
تقلب
-
تغییر و تبدیل
فرهنگ گنجواژه
دگرگونی.
-
جستوجو در متن
-
hardened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت است، سخت شدن، سخت کردن، سفت شدن، سفت کردن، ماسیدن، تبدیل به جسم جامد کردن
-
hardening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت شدن، سخت کردن، سفت شدن، سفت کردن، ماسیدن، تبدیل به جسم جامد کردن
-
صلب
دیکشنری عربی به فارسی
محکم , سخت , سخت و درخشان (مانند الماس) , سخت کردن , تبديل به جسم جامد کردن , مشکل کردن , سخت شدن , ماسيدن , سفت کردن , پينه خورده کردن , بي حس کردن , پوست کلفت کردن , انحناء ناپذير , جامد , ز جسم , ماده جامد , سفت , مکعب , سه بعدي , استوار , قوي , خ...
-
hardens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخت تر می شود، سخت شدن، سخت کردن، سفت شدن، سفت کردن، ماسیدن، تبدیل به جسم جامد کردن
-
adhesive
چسب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مادهای چسبناک که برای اتصال دو جسم جامد به کار رود
-
stiffness
سفتی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی که توصیفکنندۀ واکنش جسم جامد به تغییر شکل مکانیکی است
-
latent heat of sublimation
گرمای نهان تصعید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] مقدار انرژی لازم برای تبدیل هر مول یا هر واحد جِرم جسم جامد به بخار در دما و فشار ثابت
-
latent heat of fusion
گرمای نهان ذوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] مقدار انرژی لازم برای تبدیل هر مول یا هر واحد جِرم جسم جامد به مایع در دما و فشار ثابت
-
قیر
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) جسم جامد یا نیمه جامد به رنگ سیاه مایل به قهوه ای که چسبنده است و بر اثر گرما نرم و سیُال می شود.
-
milling
آسیا کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خرد کردن مواد غذایی جامد و تبدیل آنها به ذرات ریز
-
گداختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) godāxtan ۱. فلز یا چیز دیگر را به قوۀ حرارت ذوب کردن.۲. (مصدر لازم) آب شدن یا واشدن جسم جامد در اثر حرارت؛ گدازیدن؛ پزاختن.
-
freezing point
نقطۀ انجماد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] دمایی که در آن مایع به جامد یا جامد به مایع تبدیل میشود
-
coefficient of linear expansion
ضریب انبساط خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزایش طول واحد طول جسم جامد به ازای هر درجه افزایش دما