کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تبت کنب
لغتنامه دهخدا
تبت کنب . [ ت َت َ کُمْب ْ ] (اِخ ) بیرونی بنقل «بشن پران » آرد یکی از طبقات جهنم است و جای امیرانی است که نسبت به رعایای خود توجه نداشته باشندیا آنهایی که با زن استاد خود زنا کنند یا آنانی که با مادرزن خود همبستر شوند. (تحقیق ماللهند ص 30).
-
جبل تبت
لغتنامه دهخدا
جبل تبت . [ ج َب َ ل ِ ؟ ] (اِخ ) کوهی است که چون آتش بر آن افروزندآب از زیر آن بیرون آید و آتش را بکشد. وقتی از اوقات پادشاهی از جهت امتحان از دیار تبت بدان کوه رفت و فرمود تا هیزم بسیار جمع کردند و نفت و گوگرد بر قله ٔ جبل جمع آوردند و آتش در آن زد...
-
در تبت
لغتنامه دهخدا
در تبت .[ دَ رِ ت ُب ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است [ از حدود ماورأالنهر ] و آنجا دری است بر کوه نهاده و آنجا مسلمانانند که باژ ستانند و راه نگاهدارند و چون از این در بیرون شوی ، به حدود وخان اندر افتد. (حدود العالم ).
-
واژههای همآوا
-
تبة
لغتنامه دهخدا
تبة. [ ت ِب ْ ب َ ] (ع اِ) حالت سخت . (قطرالمحیط) (منتهی الارب ). حالت سختی . (ناظم الاطباء).
-
طبة
لغتنامه دهخدا
طبة. [ طِب ْ ب َ ] (ع اِ) نورد ابر. || زمین دراز گیاه ناک . || جامه ٔ پیش گشاده ٔ درازدامن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جامه ٔ دراز. (نسخه ای از مهذب الاسماء). || پوست دراز. || دوال دقیق . || خط شعاع آفتاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، طِبَب . (من...
-
طبة
لغتنامه دهخدا
طبة. [ طُب ْ ب َ ] (ع اِ) دوال که درزهای مشک به وی گیرند. اوالسیر الذی یکون فی اسفل القربة بین الخرزتین . (منتهی الارب ). مغزی . زِه .
-
تُبْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
توبه کردم
-
تَبَّتْ
فرهنگ واژگان قرآن
از هر خيري کوتاه باد-بريده باد (تب و تباب به معناي خسران و هلاکت است و راغب آن را به دوام خسران معنا کرده . بعضي هم گفتهاند به معناي خيبت و نوميدي است و بعضي ديگر آن را به معناي تهي دستي از همه خيرها دانستهاند )
-
جستوجو در متن
-
tebeth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبت
-
Tbit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبت
-
Tobit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبت
-
totient
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبت
-
tabific
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبت
-
thebaic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبت