کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تباعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تباعد
/tabā'od/
معنی
دوری کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. دوری
۲. واگرایی ≠ همگرایی
۳. از هم دور شدن
۴. دوری جستن، دوری گزیدن، دوری ورزیدن، دوری کردن ≠ تقارب، تقارن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تباعد
واژگان مترادف و متضاد
۱. دوری ۲. واگرایی ≠ همگرایی ۳. از هم دور شدن ۴. دوری جستن، دوری گزیدن، دوری ورزیدن، دوری کردن ≠ تقارب، تقارن
-
تباعد
فرهنگ فارسی معین
(تَ عُ) [ ع . ] (مص ل .) از یکدیگر دوری کردن .
-
تباعد
لغتنامه دهخدا
تباعد. [ ت َ ع ُ ] (ع مص )از یکدیگر دور شدن . (زوزنی ). دور شدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). از همدیگر دور شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). ضد تقارب . (اقرب الموارد). دوری . (ناظم الاطباء). || دور از حقیقت . دوراز واقع. دروغ گونه : ن...
-
تباعد
دیکشنری عربی به فارسی
انشعاب يافتن , ازهم دورشدن , اختلا ف پيداکردن , واگراييدن
-
تباعد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tabā'od دوری کردن.
-
جستوجو در متن
-
انشعاب یافتن
دیکشنری فارسی به عربی
تباعد
-
ازهم دورشدن
دیکشنری فارسی به عربی
تباعد
-
اختلا ف پیداکردن
دیکشنری فارسی به عربی
تباعد
-
واگراییدن
دیکشنری فارسی به عربی
تباعد
-
واگرایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) vāge(a)rāy(')i تباعد؛ دوری.
-
واگرایی
لغتنامه دهخدا
واگرایی . [ گ ِ ] (حامص مرکب ) تباعد. (لغات فرهنگستان ).
-
تقاطع
واژگان مترادف و متضاد
۱. برخورد، تلاقی ۲. چهارراه ۳. یکدیگر را قطع کردن، برخورد کردن ≠ تباعد
-
تقرب
واژگان مترادف و متضاد
۱. خویشی، قرب، نزدیکی ۲. تقریب ≠ تباعد، بیگانگی
-
تقارب
واژگان مترادف و متضاد
۱. نزدیکی، همگرایی ≠ تباعد، واگرایی ۲. به هم نزدیک شدن ۳. اقتراب ۴. برخورد، تلاقی