کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تا اینجا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تا بارى
لهجه و گویش بختیاری
tâ-bâri 1. نابرابرى؛ 2. (کنایى) سختى، دشوارى. dars nixuna xos be tâbâris eniša>:درس نمىخواند،صدمهاشبهخودشمىرسد>.
-
تا سُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
tâsonnan خفه کردن، فشردن گلو به قصدِ خفه کردن.
-
بی تا
لهجه و گویش تهرانی
بی همتا
-
تا بیخ
لهجه و گویش تهرانی
تا ته
-
تا دسته
لهجه و گویش تهرانی
تا ته
-
تا دین
لهجه و گویش تهرانی
تا ته
-
تا کردن
لهجه و گویش تهرانی
رفتار کردن
-
تا کردن
لهجه و گویش تهرانی
رفتار کردن
-
تا ناغ
لهجه و گویش تهرانی
تا خرخره
-
خُداد،()تا
لهجه و گویش تهرانی
خیلی زیاد
-
تا شده
واژهنامه آزاد
خَم.
-
کوه تا کوه
لغتنامه دهخدا
کوه تا کوه . (ق مرکب ) ازسر تا پا و سراسر و تماماً و همگی و کاملاً. (ناظم الاطباء). کوه کوه . (از فرهنگ فارسی معین ) : زمین کوه تاکوه جوشن وران برفتند با گرزهای گران . فردوسی (شاهنامه ٔ چ بروخیم ج 1 ص 260).و رجوع به کوه کوه شود.
-
breakpoint chlorination, breakthrough chlorination
کلرزنی تا نقطۀ شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] افزودن کلر به آب یا فاضلاب تا دستیابی به شرایط گندزدایی مطلوب
-
تا به حال
فرهنگ واژههای سره
تاکنون
-
ad infinitum
تا بینهایت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ادامۀ دنبالهای بیپایان، طبق قاعدهای معین، که معمولاً با سه نقطه نمایش داده میشود