کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاک نشاندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اشک دختر تاک
لغتنامه دهخدا
اشک دختر تاک . [ اَ ک ِ دُ ت َ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب انگور : چه خلوت زهره ای در دامن خاک گواراتر ز اشک دختر تاک . زلالی (از آنندراج ).و رجوع به اشک تاک شود.
-
تاک و پیچک
فرهنگ گنجواژه
از نقوش گیاهی.
-
جستوجو در متن
-
گل نشاندن
لغتنامه دهخدا
گل نشاندن .[ گ ُ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) کاشتن گل . نشا کردن گل . نشاندن گل چون نشاندن نهال یا نهال نشاندن : عمارت همی کرد و زر میفشاندهمه خار میکند و گل مینشاند. نظامی (از آنندراج ).من آن مستم که گر گل مینشانم تاک میرویدز تاکم برگ هم با سینه ٔ صدچاک میر...
-
شعله
لغتنامه دهخدا
شعله . [ ش ُ ل َ /ل ِ ] (از ع ، اِ) شعلة. زبانه ٔ آتش و وراغ . (ناظم الاطباء). زبانه . زبانه ٔ آتش . الاو. الو. آتش افروخته . لهیب . آفرازه . پاره ٔ آتشی که می درخشد. پاره ٔ آتش که می بجهد. قبس . مقباس . (یادداشت مؤلف ). صاحب آنندراج گوید: زبانه ٔ د...
-
طاق
لغتنامه دهخدا
طاق . (اِ) سقف محدب . آسمانه . درونسو یا جانب انسی سقف . سقفی چون خرپشته کرده . عقد (طاق بنا). (منتهی الارب ) : به یک دست ایوان یکی طاق دیدز دیده بلندی او ناپدید. فردوسی .همه خانه سرگین بد از گوسفندیکی طاق بر پای و جای بلند. فردوسی .به بوزرجمهر آنگه ...