کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاکید کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاکید کرد
فرهنگ واژههای سره
پافشاری کرد
-
واژههای مشابه
-
accent 1
تأکید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] برجستگی نغمات که با تغییر شدت یا ارزش زمانی یا زیروبمی حاصل میشود
-
تأکید
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - استوار کردن . 2 - عهد یا کلام خود را محکم کردن .
-
تآکید
لغتنامه دهخدا
تآکید. [ ت َ ] (ع اِ) دوالهایی که بدان قرپوس زین را با دو پهلوی آن بندند. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). «اکائد» و «تآکید» جمع «اِکاد» است و این جمع آن نادر است . (از اقرب الموارد).
-
تأکید
لغتنامه دهخدا
تأکید. [ ت َءْ ] (ع مص ) (از «أک د» و «وک د») استوار کردن گره و عهد و زین و پالان بر پشت اسب و شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأکید پیمان و زین بستن و استوار کردن آنها. (ازاقرب الموارد). || استوار کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی )...
-
تاکيد
دیکشنری عربی به فارسی
اظهار قطعي , تصريح , تصديق , اثبات , تاکيد , تاييد , فشار , تقلا , قوت , اهميت , مضيقه , سختي , پريشان کردن , ماليات زيادبستن , تاکيد کردن
-
تأکید
دیکشنری فارسی به عربی
إبراز
-
تاکید کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اصرارورزیدن، ابرام کردن، پافشاری کردن، پایفشردن، پیله کردن، سماجت ورزیدن ۲. موکد ساختن، استواری بخشیدن
-
dynamic accent
تأکید شدتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تأکیدی که ازطریق تغییر شدتوری صدا ایجاد میشود
-
تأکید خاص
لغتنامه دهخدا
تأکید خاص . [ ت َءْ دِ خاص ص ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به مفعول مطلق و نوع سوم تأکید و کشاف اصطلاحات الفنون چ احمد جودت ج 1 ص 71 شود.
-
تأکید عام
لغتنامه دهخدا
تأکید عام . [ ت َءْ دِ عام م ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به مفعول مطلق و نوع سوم تأکید و کشاف اصطلاحات الفنون چ احمد جودت ج 1 ص 71 شود.
-
تأکید کردن
لغتنامه دهخدا
تأکید کردن . [ ت َءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استوار کردن . عمل تأکید. رجوع به تأکید شود.
-
تأکید مثل
لغتنامه دهخدا
تأکید مثل . [ ت َءْ دِ م َ ث َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یکی از جهات توصیف مسندالیه تأکید مثل است چون :«امس الدابر» و «نفحة واحدة» و مثل این شعر سعدی :آتش سوزان نکند با سپندآنچه کند دود دل مستمند.رجوع به هنجار گفتار نصراﷲ تقوی ص 44 و رجوع به تأکی...
-
تأکید مسندالیه
لغتنامه دهخدا
تأکید مسندالیه . [ ت َءْ دِ م ُ ن َ دُن ْ اِ ل َی ْه ْ ] (ترکیب اضافی ) تأکید مسندٌالیه برای چند چیز است : 1 - تقریر و تأکید مثل : «جاء زید زید» و مثل این شعر سنایی :گرچه بر خود بپوشی از پی فرع از درون شرم دار شرم از شرع . (تأمل ).2 - دفع توهم تج...