کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاکرنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاکرنی
لغتنامه دهخدا
تاکرنی . [ ک ُ رُن ْ نی ] (اِخ ) محمدبن سعد تاکرنی مکنی به ابوعامرالکاتب الاندلسی . وی از شعرا و نویسندگان بلیغ بود. رجوع به ابوعامر و انساب سمعانی ورق 102 و معجم البلدان یاقوت ج 1 ص 353 شود.
-
تاکرنی
لغتنامه دهخدا
تاکرنی . [ ک ُ رُن ْ نی ] (اِخ ) یاقوت آن را تاکَرنی ̍ نوشته و گوید سمعانی آن را بضم کاف و راء و تشدید نون ضبط کرده و آن صحیح است . ناحیتی بزرگ است به اندلس دارای کوههای استوار که از آن نهرها روان است . (معجم البلدان ). شهری از اندلس که در کنار بحرال...
-
تاکرنی
لغتنامه دهخدا
تاکرنی . [ ک ُ رُن ْ نی / ک َ رُ ] (ص نسبی ) منسوب است به تاکرن که از بلاد اندلس است . (سمعانی ورق 102).
-
جستوجو در متن
-
تاکرن
لغتنامه دهخدا
تاکرن . [ ک ُ رُ ] (اِخ ) یکی از بلاد اندلس . (سمعانی ورق 102). رجوع به تاکرنی شود.