کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأهل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تأهل
لغتنامه دهخدا
تأهل . [ ت َ ءَهَْ هَُ ] (ع مص ) زن کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). بااهل شدن . (زوزنی ) (از قطر المحیط). زن خواستن و با اهل شدن . (منتهی الارب ). زن خواستن و صاحب عیال و اطفال شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). زن خواستن و نکاح کردن . (فرهنگ نظام...
-
واژههای مشابه
-
تاهل
واژگان مترادف و متضاد
۱. ازدواج، زنخواهی ۲. ازدواج کردن، زن کردن، زن گرفتن، عیال اختیار کردن ≠ تجرد ۳. همسرداری، زناشویی ۴. همسر گرفتن ≠ طلاق
-
تأهل
فرهنگ فارسی معین
(تَ أَ هُّ) [ ع . ] (مص ل .) زن گرفتن ، ازدواج .
-
تاهل
دیکشنری عربی به فارسی
صلا حيت داشتن , واجد شرايط شدن , توصيف کردن
-
تاهل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'ahhol زناشویی کردن.
-
تأهل ساختن
لغتنامه دهخدا
تأهل ساختن . [ ت َ ءَهَْ هَُ ت َ ] (مص مرکب ) تأهل . زن کردن . زن گرفتن . صاحب اهل شدن : و ابوطالب به قم آمد و ساکن شد و تأهل ساخت . (تاریخ قم ). رجوع به تأهل شود.
-
جستوجو در متن
-
صلا حیت داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تاهل
-
واجد شرایط شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تاهل
-
توصیف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تاهل , ميز
-
بیزنی
واژگان مترادف و متضاد
تجرد، عزبی ≠ تاهل
-
عزوبت
واژگان مترادف و متضاد
بیهمسری، تجرد، تنهایی، مجردی ≠ تاهل
-
اتهال
لغتنامه دهخدا
اتهال . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) تأهل . (منتهی الارب ).
-
تجرد
واژگان مترادف و متضاد
۱. انزوا، عزلت، گوشهگزینی، گوشهگیری ۲. عدم تاهل، عزبی، بیهمسری ≠ تاهل ۳. پیراستگی ۴. وارستگی ۵. برهنگی ۶. تنهایی ۷. مجرد بودن ۸. برهنهشدن ۹. پیراسته شدن