کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأتیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تأتیر
لغتنامه دهخدا
تأتیر. [ ت َءْ ] (ع مص ) زه کردن کمان را: اَتَّرَ القوس تأتیراً. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
تأطیر
لغتنامه دهخدا
تأطیر. [ ت َءْ ] (ع مص ) مایل گردانیدن و خم دادن چیزی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || پی پیچیدن بر سوفار تیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
tattier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاتیر