کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تأبس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تأبس
لغتنامه دهخدا
تأبس . [ ت َ ءَب ْ ب ُ ] (ع مص ) تغیر. (از اقرب الموارد). دیگرگون شدن . (منتهی الارب ). بگردیدن . (تاج المصادر بیهقی ): تأبس تأبساً؛ متغیر گردید. (ناظم الاطباء). || نرم شدن . (از منتهی الارب ) . صاحب قاموس گوید: این تصحیف است (از ابن فارس و جوهری ...
-
واژههای مشابه
-
تابس شرم
لغتنامه دهخدا
تابس شرم . [ ب َ ش َ رَ م َ ] (اِخ ) مأخوذ از سانسکریت موضعی است در جنوب سنکهت . (ماللهند ص 154).
-
جستوجو در متن
-
متأبس
لغتنامه دهخدا
متأبس . [ م ُ ت َ ءَب ْ ب ِ ] (ع ص ) دیرگون و نرم . (آنندراج ). و رجوع به تأبس شود.
-
استانیلید
لغتنامه دهخدا
استانیلید. [ اَ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) یاانتی فبرین یا فنیل استامید. گردی است سفید و بی بو و طعم آن گس و در آب گرم کمی حل شود (یک قسمت استانیلید در 22 قسمت آب ) و در الکل و مایعات الکلی بخوبی حل گردد. این مادّه با بول دفع می شود و رنگ بول را سرخ مایل ب...