کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاهو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تاهو
/tāhu/
معنی
عرقی که از تقطیر شراب یا کشمش گرفته شود: ◻︎ چشمهٴ خورشید را در ته نشاند / عکس ساقی کرتهٴ تاهو نماند (امیرخسرو: لغتنامه: تاهو).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاهو
فرهنگ فارسی معین
(هُ) (اِ.) شراب ، عرق .
-
تاهو
لغتنامه دهخدا
تاهو. (اِ) عرق شراب . (برهان ) (ناظم الاطباء). نوعی از شراب . (غیاث اللغات ). شراب عرقی . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرا). جوهر شراب است که آن را عرق گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا).ماده ای مایع و مسکری که از تقطیر شراب و یا کشم...
-
تاهو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāhu عرقی که از تقطیر شراب یا کشمش گرفته شود: ◻︎ چشمهٴ خورشید را در ته نشاند / عکس ساقی کرتهٴ تاهو نماند (امیرخسرو: لغتنامه: تاهو).
-
جستوجو در متن
-
Lake Tahoe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دریاچه تاهو
-
عرق
لغتنامه دهخدا
عرق . [ ع َ رَ ] (ع اِ) خوی حیوان . و گاهی در غیر حیوان هم به استعاره آید. (منتهی الارب ).خوی اندام . (غیاث اللغات ). خوی . (دهار).خوی انسان ودیگر حیوانات و تری که از تن آنان تراوش کند. و گاه در غیر حیوان هم گویند. (ناظم الاطباء).آب پوست است که از ری...