کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تاه
/tāh/
معنی
= تا۲
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاه
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) زنگی که بر روی شمشیر و امثال آن نشیند.
-
تاه
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - لای . 2 - فرد.
-
تاه
لغتنامه دهخدا
تاه . (اِ) عدد فرد. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ). عدد فرد را هم گفته اند که در مقابل جفت است . (برهان ). بمعنی تاه یعنی طاق که عدد فرد باشد. (آنندراج ) (انجمن آرا) (از ناظم الاطباء). || فرد و یک و تک . (فرهنگ نظام ) : بسا شها که نیارد ز خرد جوی گ...
-
تاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāh = تا۲
-
تاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāh = تا٣
-
تاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāh = تار١
-
تاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] tāh = داغداغان
-
واژههای مشابه
-
تاه کردن
لغتنامه دهخدا
تاه کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تا کردن . خم کردن . لا زدن . دولا کردن . رجوع به «تا» و «تاه » شود.
-
تاه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
دور
-
تاه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حضن , طوق
-
تاه چیزی را گشودن
دیکشنری فارسی به عربی
تجل
-
جستوجو در متن
-
folding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاشو، در اغل کردن، جا کردن، تا کردن، بشکست خود اعتراف کردن، تاه کردن، تاه زدن، پیچیدن، تاه خوردن، بهم امیختن، تابیدن، بکسب یا شغل پایان دادن
-
folds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برابر است، تاه، تا، چین، اغل گوسفند، دسته یا گله گوسفند، حصار، چند لاءی، شکن، در اغل کردن، جا کردن، تا کردن، بشکست خود اعتراف کردن، تاه کردن، تاه زدن، پیچیدن، تاه خوردن، بهم امیختن، تابیدن، بکسب یا شغل پایان دادن