کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاناک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاناک
لغتنامه دهخدا
تاناک . (ص مرکب ) کسی که در وقت تکلم بیشتر حرف «ت » را تکلم کند. (ناظم الاطباء). گوینده ای که در سخن گفتن «تا» بسیار آرد : تمتمه ؛ سخن «تاناک » یا «میم ناک » گفتن . (منتهی الارب ). تمتام ؛ گوینده ٔ سخن «تاناک ». (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
تعناک
لغتنامه دهخدا
تعناک . [ ت َ ] (اِخ ) (ریگزار...) صحیفه ٔ یوشع12:21و 21:25. یکی از شهرهای منسی است که اصلاً مال یساکار بود و پس از آن به منسی و بعد از آن به لاوبان انتقال یافت و صحیفه ٔ یوشع 17:11 سفر داوران 1:27 و در ضمن مکانهایی بود که معاش سلیمان ملک از آنها مهی...
-
جستوجو در متن
-
Tanach
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاناک
-
تمتمة
لغتنامه دهخدا
تمتمة. [ ت َ ت َ م َ ] (ع مص ) با تا گشتن زبان کسی . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). سخن تاناک یا میم ناک گفتن یا برخوردن سخن به حنک اعلی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تمتام شود.
-
تمتام
لغتنامه دهخدا
تمتام . [ ت َ ] (ع ص ) سخن تاناک و یا میم ناک گوینده و کسی که سخن او به حنک درخورد یا گنگلاج که سخن وی به فهم ناید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنکه زبانش با تاء گردد. (مهذب الاسماء). کسی که در کلام تای فوقانی بسیار تلفظ کند به هندی توتلا گویند. (...